سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرای اندیشه

گه گاهی که بلند بلند فکر می کنم در این صفحه منعکس می شود .

امام خمینی (قدس سره) و قانونگرایی

بنا داشتم به یاری خدا لزوم اتحاد بر محور قانون را در اندیشه امام راحل بررسی کنم و آن را به عنوان ادامه پست قبلی در اختیار خوانندگان محترمم قرار دهم . اینک لطف خداوند بزرگ شامل حالم شد و موفق به انجام گوشه­ای از این تصمیم شدم . البته لازم است که قبلا عرض کنم  آنچه در پی­ می­آید تنها گوشه­ای از اندیشه ناب امام راحل (قدس سره ) است که به عنوان قطره­ای از اقیانوس فرمایشات حیات بخش امام راحل(قدس سره) می­تواند موجب روشن شدن تکلیف نظام اسلامی و همه ملت باشد . بدون هیچ شرح و توضیحی نظر شریفتان را به بیانات امام راحل جلب می­کنم .

-------------------------------------------------------------------------------

اگر همه اشخاصى که در کشورمان هستند و همه گروههایى که در کشور هستند و همه نهادهایى که در سرتاسر کشور هستند به قانون خاضع بشویم و قانون را محترم بشمریم، هیچ اختلافى پیش نخواهد آمد. اختلافات از راه قانون شکنیها پیش مى‏آید. اگر قانون حکومت کند در یک کشورى [اختلافى دیگر نخواهد بود]. چنانچه از صدر عالم تاکنون تمام انبیا براى برقرار کردن قانون آمده‏اند و اسلام براى برقرارى قانون آمده است و پیغمبر اسلام و ائمه اسلام و خلفاى اسلام تمام براى قانون خاضع بوده‏اند و تسلیم قانون بوده‏اند. ما هم باید تبعیت از پیغمبر اسلام بکنیم و از ائمه هدى بکنیم و به قانون هم عمل کنیم و هم خاضع باشیم در مقابل قانون. قانون براى همه است. البته چنانچه به قانون بخواهند عمل کنند و یک دزدى را به جاى خودش بنشانند، آن دزد صدایش در مى‏آید، لکن باید به آن دزدى که مقابل قانون مى‏خواهد عرض اندام کند، توجه داد که این قانون است. اگر پسر رسول اکرم، دختر رسول اکرم، هم- خداى نکرده- دزدى کند، رسول اکرم دست او را مى‏برد، قانون است. قانون براى نفع ملت است، براى نفع جامعه است، براى نفع بعضى اشخاص و بعضى گروهها نیست. قانون توجه به تمام جامعه کرده است. قانون براى تهذیب تمام جامعه است. البته دزدها از قانون بدشان مى‏آید و دیکتاتورها هم از قانون بدشان مى‏آید و کسانى که مخالفتها مى‏خواهند بکنند از قانون بدشان مى‏آید، لکن قانونى که مال همه ملت است و براى تهذیب همه ملت است و براى آرامش خاطر همه ملت است و براى مصالح همه ملت است، باید محترم شمرده بشود. نباید چنانچه یک قانونى بر خلاف نظر من بود، من بیایم بیرون و هیاهو کنم که من این قانون را قبول ندارم، این قانون خوب قانونى نیست. قانون خوب است، شماها باید خودتان را تطبیق بدهید با قانون، نه قانون [خودش را] با شما تطبیق بدهد. اگر قانون بنا باشد که خودش را تطبیق بدهد با یک گروه، تطبیق بدهد با یک جمعیت، تطبیق بدهد با یک شخص، این قانون نیست. قانون در رأس واقع شده است و همه افراد هر کشورى باید خودشان را با آن تطبیق بدهند. اگر قانون بر خلاف خودشان هم حکمى کرد، باید خودشان را در مقابل قانون تسلیم کنند، آن وقت است که کشور کشور قانون مى‏شود.

اگر یک جایى عمل به قانون شد و یک گروهى در خیابانها بر ضد این عمل بخواهند عرض اندام کنند، این همان معناى دیکتاتورى است که مکرر گفته‏ام که قدم بقدم پیش مى‏رود، این همان دیکتاتورى است که به هیتلر مبدل مى‏شود انسان، این همان دیکتاتورى است که به استالین انسان را مبدل مى‏کند. اگر قانون در یک کشورى عمل نشود، کسانى که مى‏خواهند قانون را بشکنند اینها دیکتاتورانى هستند که به صورت اسلامى پیش آمده‏اند یا به صورت آزادى و امثال این حرفها. اگر همه این آقایان که ادعاى این را مى‏کنند که ما طرفدار قوانین هستیم، اینها باهم بنشینند و قانون را باز کنند و تکلیف را از روى قانون همه‏شان معین کنند و بعد هم ملتزم باشند که اگر قانون بر خلاف رأى من هم بود من خاضعم، اگر بر وفاق هم بود من خاضعم، دیگر دعوایى پیش نمى‏آید؛ هیاهو پیش نمى‏آید. اگر بنا باشد که یک جایى دادستان بخواهد روى قوانین عمل بکند، ما بخواهیم بگوییم که خیر، ما دادستان را قبول نداریم، این معناى دیکتاتورى است. دیکتاتورى همان است که نه به مجلس سر فرود مى‏آورد، نه به قوانین مجلس و نه به شوراى نگهبان و نه به تأیید شوراى نگهبان و نه به قوه قضائیه و نه به دادستانى و نه به شوراهاى دادستانى و همین‏طور به همه ارگانها. قانون معنایش این است که [همه‏] چیزها [را] به حسب قانون اسلامى، به حسب قانون کشورى که منطبق با قوانین اسلام است، همه را، وظیفه‏شان را قانون معین کرده. بعد از آنکه قانون وظیفه را معین کرد، هرکس بخواهد که برخلاف او عمل بکند، این یک دیکتاتورى است که حالا به صورت مظلومانه پیش آمده است و بعد به صورت قاهرانه پیش خواهد آمد و بعد این کشور را به تباهى خواهد کشید و این کشور وقتى به تباهى کشیده شد و این مردم متفرق و مختلف با هم شدند، این همان وظیفه‏اى که براى ابرقدرتها باید انجام بدهد این آدم انجام داده، ولو خودش نمى‏فهمد، اگر بفهمد که دیگر مصیبت بالاتر است، لکن خودشان ملتفت نیستند. اگر من این نصیحتها را مى‏کنم که شما همه به قانون عمل کنید، از هیاهو و جنجال دست بردارید، روزنامه‏ها از هیاهو و جنجال دست بردارند، قلمدارها از هیاهو و جنجال دست بردارند، نویسنده‏ها دست بردارند، گوینده‏ها دست بردارند، اگر این‏طور بشود، یک کشور قانونى ما پیدا مى‏کنیم که همان کشور اسلامى است و دیکتاتورى از این کشور بیرون مى‏رود.

صحیفه نور  ، ج : ‏14 ، ص : 413 – 416

من اول سال به آقایان عرض کردم که این سال خوب است سال اجراى قانون باشد. باید حدود معلوم بشود. آقاى رئیس جمهور حدودش در قانون اساسى چه هست، یک قدم آن‏ور بگذارد من با او مخالفت مى‏کنم. اگر همه مردم هم موافق باشند، من مخالفت مى‏کنم. آقاى نخست وزیر حدودش چه قدر است، از آن حدود نباید خارج بشود. یک قدم کنار برود با او هم مخالفت مى‏کنم. مجلس حدودش چه قدر است، روى حدود خودش عمل کند. شوراى نگهبان حدودش چه قدر است؛ قوه قضاییه حدودش چى است؛ قوه اجرائیه. قانون معین شده است. نمى‏شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط مى‏کنى قانون را قبول ندارى! قانون ترا قبول ندارد. نباید از مردم پذیرفت، از کسى پذیرفت، که ما شوراى نگهبان را قبول نداریم. نمى‏توانى قبول نداشته باشى. مردم رأى دادند به اینها، مردم شانزده میلیون تقریباً یا یک قدرى بیشتر رأى دادند به قانون اساسى. مردمى که به قانون اساسى رأى دادند منتظرند که قانون اساسى اجرا بشود؛ نه هرکس از هر جا صبح بلند مى‏شود بگوید من شوراى نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسى را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رئیس جمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم. نه! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید، ولو برخلاف رأى شما باشد. باید بپذیرید، براى اینکه میزان اکثریت است؛ و تشخیص شوراى نگهبان که این مخالف قانون نیست و مخالف اسلام هم نیست، میزان است که همه ما باید بپذیریم. من هم ممکن است با بسیارى از چیزها، من که یک طلبه هستم، مخالف باشم.

لکن وقتى قانون شد [تصویب‏] خوب، ما هم مى‏پذیریم. بعد از اینکه یک چیزى قانونى شد دیگر نق زدن در آن، اگر بخواهد مردم را تحریک بکند، مفسد فى الارض است؛ و باید با او دادگاهها عمل مفسد فى الارض بکنند. و اگر نه، رأى مى‏دهد آرام. با رأى آرام هیچ کس مخالف نیست. شما مى‏گویید که نخیر، اینکه گفتند اینها اشتباه کردند؛ ولى ما در مقام عمل قبول داریم. رأیمان این است که این‏جورى نیست؛ اما در عمل ملتزم هستیم.این هیچ مانعى ندارد

صحیفه نور ، ج : ‏14 ، ص : 378   

---------------------------------------------------------------------

پ . ن = شک ندارم که هر خواننده ای مطالب امام راحل را با مصادره ذهنی ، به سود کاندیدای مورد توجه خود تعبیر و تفسیر خواهد کرد اما خواهشم این است که برای یک لحظه هم که شده با دل و ذهنی خالی از محبتها و بی مهری­ها  و فارغ از هواداری کاندیدای مورد نظرتان و رقابت یا دشمنی با کاندیداهای دیگر ، به بیانات امام راحل توجه کنید و آن را همانطور که هست بخوانید . امیدوارم همه ما راهی را طی کنیم که صلاح نظام اسلامی و ملّت پر افتخار ایران در آن است .